غذا فرهنگی یکپارچه است. در سالهای اخیر شاهد افزایش تمایلات به غذا بودهایم و اخیراً تقاضا برای تولید مواد غذایی تازه، محلی و دارای ارزش غذایی افزایش یافته است. چنین تغییراتی در هنر هم وجود داشته و غذا و هنر به همکارانی قدرتمند تبدیل شدهاند. سؤال این است که آیا کسب و کار میتواند به وسیله آنها تیمهای متعهدتری را ایجاد کند و به طور بالقوه انگیزه و بهرهوری کارکنان را از طریق ارتباط با طعم و تجربه بصری افزایش دهند؟ با یوکن همراه باشید.
عشق ما به غذا و هنر بخشی از پیشرفت طبیعی است. بخش عمدهای از تحقیقاتی که ما میخوانیم به این واقعیت اشاره میکند که زندگی روزمره ما بیشتر و بیشتر تحت تأثیر فناوری قرار میگیرد. چه برای تجارت، ارتباطات یا دلایل اجتماعی باشد، امروزه کسب و کار به دلیل وابستگی به تکنولوژی، هیچ خلاقیت واقعی انسانی را از خود نشان نمیدهد. یک مکتب فکری رو به رشد وجود دارد که استدلال میکند که «استبداد فرایند» شروع به خراب کردن زندگی کاری و راندن استعداد از محل کار کرده است.
روزهای کاری ما بیشتر از همیشه کنترل میشوند
شکی نیست که توازن بین افراد و زندگی کاری در حال افزایش است و داستانی برای گفتن در حول همین موضوع وجود دارد. ما میدانیم که تنها 11 درصد از نیروی کار واقعاً کار خود را انجام میدهند، تعداد روزافزونی از افراد مبتلا به مشکلات روان شناختی و افسردگی مشاهده میشوند. در اقتصاد هم این تصویر نمایان میشود که بیشتر مردم تصمیم به بیرون رفتن از شرکتها میگیرند و به تنهایی شروع به راهاندازی کسب و کار میکنند.
نکتهی مضحک این است که بسیاری استدلال میکنند که پیشرفتهای تکنولوژی در حقیقت زمان در محل کار را آزاد میکند و در عین حال اکنون روزهای بسیاری از مردم بیشتر از همیشه مشغول است. تعدادی از مدیران اجرایی احساس میکنند که تمرکز خارجی قوی در محل کار وجود دارد و بسیاری موافقاند که تفکر در محل کار به صورت فزایندهای محدود شده است. ما مقالاتی در مورد اینکه انسانها در سالهای آینده در کنار رباتها کار خواهند کرد میخوانیم، اما آیا این واقعاً پیشرفت است؟ بسیاری میگویند بله، اما اگر به شواهدی از قبیل سقوط فرهنگ کار، بهرهوری و رهبری در محل کار نگاه کنید، واقعیت این است که ما استعداد را محدود میکنیم و جلوی موفقیت و رشد کسب و کار را میگیریم.
همانطور که زندگی بیشتر مورد کنترل قرار میگیرد، نژاد بشر به دنبال مسائل بصری بیشتر و بیشتر خواهد بود. فیلم و تلویزیون در حال افزایش است زیرا این احساسات بصری را القا میکند. این تخیل بصری ما را تحریک میکند و به ما انگیزه میدهد. غذا به سرعت در حال رشد است و هنر به همان اندازه پیشرفت میکند. گالریهای هنری امروزه در اکثر شهرها برگزار میشوند و بسیاری از خانوادهها در حال خرید هنر به گونهای هستند که پیش از این اتفاق نیفتاده است. هتلها اکنون از هنرمندان میزبانی میکنند، کار آنها را تبلیغ کرده و به مشتریان میفروشند. هتلها و رستورانها پلتفرمهای غیر رسمی برای هنر هستند و البته این دو حس فرهنگی، غذا و هنر را با هم ترکیب میکنند.
اصول اولیه را دوست داشته باشید
مسلماً، سی سال پیش، اکثر مردم به سختی امروزه کار نمیکردند. آزادی و پاداش بیشتری در طول روز کاری وجود داشت. کارمندان در فواصل زمانی مختلفی در محل کار وقت استراحت داشتند. امروزه این امر نادر است. امروزه غذا به یک پاداش کلیدی و بخشی از آرامش در طول روز تبدیل شده و مردم غذا را با چشمان خود میپسندند.
غذاها رنگینتر، خلاقتر و هیجان انگیز تر شدهاند؛ در نتیجه عشق بسیاری برای محصولات تازه، نه اورگانیک، بلکه مواد غذایی تازه محلی وجود دارد. امروزه در هنگام خرید یک گوجه فرنگی خریدار میخواهد بداند که این گوجه فرنگی از کجا میآید. افراد بیشتر و بیشتری به سفرهایی برای کشف منابع غذاهای عالی میروند. دانش غذایی به میزان بالا رفتن فروش آن افزایش مییابد.
همانطور که جهان پیچیدهتر میشود، مردم عاشق مبانیای که زندگی روزمره که زندگی را الهام بخشتر میکنند، مانند غذاها، مزارع، صنایع دستی، نانوایی، روشهای سنتی آشپزی، تئاترهای هنری، تلویزیون و سینما میشوند.
یک انقلاب آرام
امروزه چطور این ارتباطات با کسب و کار مرتبط هستند؟ اگر ما همچنان به کنترل بیشتر زندگی ادامه دهیم و اجازه دهیم زندگیمان را تکنولوژی هدایت کند، احتمالاً شاهد یک انقلاب آرام خواهیم بود که مردم در واقع زندگی مشترکشان را رد میکنند و در عوض در این مناطق تمرکز میکنند. ما شاهد تغییرات در بوتیکها، رستورانهای جدید، سینماها، تئاترها و گالریها خواهیم بود زیرا مردم میخواهند چیزی جذابتر از جلسات، فرایندها و تکنولوژی داشته باشند.
چه بخواهید چه نخواهید، ما انسانها به طور طبیعی از طریق حس بصری الهام میگیریم. ما حس بصری را به عنوان یک عنصر کلیدی در زندگی میبینیم و این دستور کار را هر در چیز دیگری که در اطرافمان وجود دارد ترکیب میکنیم. به همین ترتیب نباید تعجب کنید که کسب و کارها در دنیای شرکتهای بزرگ، هنر و سبکهای غذایی بیشتری را در عملیات خود وارد کنند زیرا آنها به دنبال پاسخها و راه حلهایی برای سقوط فرهنگ هستند. کسب و کارها میخواهند و نیاز دارند که به کارکنان خود انگیزه و الهام ببخشند، پس چرا بر غذا و هنر برای جمع کردن مردم دور هم استفاده نکنند.
الهام بخشی در قلب کسب و کار
زندگی، چه در کسب و کار و چه در خانه، تغییر پیدا میکند و در عین حال تغییر نمیکند. مردم در خانه و در محل کار دوستی، غذای عالی، نوشیدنیهای خوب میخواهند و همچنین میخواهند هنر و تصاویری که زندگی را به سطح دیگری برسانند ببینند. آیا زمان آن رسیده که کسب و کارها ذهن خود را گسترش دهند و فراتر از نگرش معمولی تفکر کنند؟ پس از همه، آیا این امکان وجود دارد که ما امری آشکارا را نمیبینیم؟
منبع: Myentrepreneurmagazine