آیا میدانید چرا کارشناسان اقتصادی در شرکتهای فناوری استخدام میشوند؟ این افراد به چه میزان و در چه زمینههایی میتوانند به حل مشکلات شرکتهای فناوری کمک کنند؟ آیا روی آوردن شرکتهای موفق دنیا به تشکیل تیمهای اقتصادی قابل توجیه است؟ با یوکن همراه باشید تا پاسخ این سؤالات را دریافت کنید.
اخیرا، مدیر عملیات یکی از کمپانیهای چند میلیارد دلاری در جلسهای با مایکل لوکا، از برنامهی خود برای استخدام تیمی از اقتصاددانان خبر داده بود. لوکا استادیار مدیریت کسب و کار دانشکدهی بازرگانی دانشگاه هاروارد است. پیش از این، مدیر این شرکت موفق با کارشناسان اقتصادی همکاری داشت و از نتایج به دست آمده بسیار راضی بود.
اکنون سؤالات او از مایکل لوکا این بود: «چگونه میتوان از دانش و مهارت اقتصاددانان در بخشهای مختلف کسبوکار استفاده کرد؟» یا «اگر شرکت ما تصمیم داشته باشد تا تیمی از اقتصاددانان با مدرک عملی دکترا استخدام کند، چگونه باید این کار را انجام دهد؟»
تاثیر افزایش جذب نیروی اقتصاددان
تحقیقات نشان میدهد، تعداد اقتصاددانی که وارد بخش فناوری شدهاند روزبهروز در حال افزایش است. به همین ترتیب، شرکتهای فناوری به دنبال مشاورههایی هستند تا بتوانند در استخدام اقتصاددانان بهتر عمل کنند. لازم است بدانید، شرکت آمازون در سکوت خبری بیش از 150 دکترای اقتصاد استخدام کرده که در بین آنها کارشناسان تازه کار و استادان دانشگاهی به چشم میخورند.
هر یک از این اقتصاددانان روی مشکل خاصی در شرکت تمرکز کردهاند. به طور معمول اقتصاددانان بر روی تمامی زمینهها از انتخاب طراحی گرفته تا برآورد تقاضای محصولات آمازون فعالیت دارند. با این حال، آمازون، تنها برند ی نیست که در استخدام اقتصاددان با درجه دکترا تمرکز دارد.
از مدتها قبل، کمپانیهای بزرگ فناوری در سطوح مختلف، از گوگل و مایکروسافت و فیس بوک گرفته تا اوبر و ایر بی اند بی، تیمهای قدرتمندی از اقتصاددانان را در کنار هم جمع کردهاند. حتی برخی شرکتها با گروههای کوچکتر کارشناسان اقتصادی به همکاری میپردازند.
مایکل لوا و دیگر پژوهشگران دانشگاه هاروارد، مطالعات گستردهای در حوزهی مسائل شرکتهای فناوری انجام دادهاند تا به تشکیل اجتماعات اقتصاددانان فناوری کمک کنند. آنها نتایج تحقیقاتشان را در مقالهای در نشریهی اکونومیک پرسپکتیو منتشر کردهاند. در این مقاله، اقدامات اقتصاددانان در بخش فناوری و راههای مرتبط سازی مجموعه ابزارهای اقتصاددانان، با بخش فناوری بررسی شده است.
سوالاتی که برای شرکتهای فناوری پیش میآید
اولین بخشی که اقتصاددانان در طی سالهای اخیر ابزار کارآمدی در آن توسعه دادهاند، «جستوجوی روابط تجربی» است. این ابزار روی تکنیکهایی تمرکز دارد که به ما کمک میکند دریابیم، کدام همبستگیها از روابط علت و معلول به دست میآیند. ما همیشه به این ابزار نیاز خواهیم داشت: آیا اوبر اکسپرس پول (uber Express Pool)، با کل پایهی کاربری اوبر رشد میکند یا مشتریان دیگر محصولات اوبر را به خود جذب میکند؟ ای بی (Ebay) باید از تبلیغات گوگل استفاده کند یا این اقدام، کاربرانی را فراری میدهد که از جستوجوی ارگانیک وارد این وبسایت میشوند؟ آیا از ورود کاربران آفریقایی آمریکایی وبسایت ایر بی اند بی، به خاطر نژادشان جلوگیری میشود؟
این چند سؤال، از سؤالات متداولی است که اکثر شرکتهای فناوری با آن مواجه میشوند. بسیاری از شرکتهای فناوری برای درک میزان روابط علت و معلولی، سرمایه گذاری قابل توجهی میکنند. در حالی که اقتصاددانان مسئول پاسخ دادن به سؤالات اینچنینی هستند. البته بدون شک، پیدا کردن این روابط در تمام بخشها حائز اهمیت است.
به دلیل اینکه بخش فناوری، حوزهای با دادههای بسیار زیاد است و امکان تست نیز در آن وجود دارد، نیاز به تکمیل شواهد با داده پررنگتر میشود. این تجزیهوتحلیل تأثیر شگفتی روی شرکتهای مرتبط خواهد گذاشت. همچنان که تجزیه و تحلیل تبلیغاتی ای بی (eBay) نشان داد این شرکت با تبلیغات ناکارآمد در گوگل، چند میلیون دلار از سرمایه خود را بر باد داده است.
به کارگیری کاربردهای جدید در اقتصاد دیجیتال
علاوه بر جستجوی روابط تجربی، اقتصاددانان از دهها سال قبل بر روی طراحی بازارها و انگیزه ها مطالعه کردهاند. این مطالعات اکنون کاربردهای جدیدی در اقتصاد دیجیتال ایجاد کرده است. همان زمانی که بازارهای آنلاین، از اوبر و ایر بی اند بی گرفته تا تیندر و پاکتور و حتی مزایدههای تبلیغاتی، به بخش مهمی از اقتصاد دیجیتال تبدیل میشدند، اقتصاددانان نقش پررنگی در شکلدهی به این بازارها ایفا کردند.
برای مثال، در حوزهی تبلیغات آنلاین، تحقیقات اقتصادی به دقت نقش جستوجوی مصرف کننده را در شکلدهی و طراحی مزایدهها بررسی میکرد. سوزان آتی، استاد اقتصاد دانشگاه استنفورد، در همکاری با کمپانی مایکروسافت، از همین ایده ها استفاده کرد. در نهایت کیفیت تبلیغات بینگ را ارتقاء بخشید. بهرهمندی از نظریهی اقتصادی در طراحی بازارها، میتواند تأثیر شگفتی روی سودآوری شرکتها داشته باشد.
وقتی مایکل استروسکی و مایکل شوارتز این موضوع را دریافتند که قیمت رزرو یاهو پایینتر از نرخی است که از لحاظ نظریهی اقتصادی سودآوری بیشتری به ارمغان میآورد، تحقیقاتی در زمینه تغییر قیمت رزرو انجام دادند. این تحقیقات به یاهو کمک کرد سودآوری خود را چند میلیون دلار افزایش دهد.
حرف آخر
اگر حوزه تکنولوژی را موشکافی کنید، از تاثیرات قابل توجه ابزارهای اقتصادی شگفت زده می شوید. دو سال قبل، نشستی در زمینهی «اقتصاد فناوری» برپا شد و منابع مالی این نشست را انجمن ملی اقتصاددانان کسبوکار (National Association of Business Economists) برعهده گرفت. این نشست بر لزوم اقدامات عملی اقتصاددانان فناوری تاکید داشت و دستاوردهای شرکتهایی را شرح داد که در فرآیندهای تصمیمگیری خود از ذهنیت اقتصاددانان استفاده کردند.
معضلی که شرکت های فناوری با آن دست و پنجه نرم می کنند، این است که بیشترشان نمی دانند چگونه باید تیم اقتصادی تشکیل دهند.
منبع: hbr