وقتی افراد همکاریشون رو با یه سازمان شروع میکنن میخوان احساس امنیت کنن. میخوان مثل انسان باهاشون رفتار بشه. مسئولیتپذیری و فرصت میخوان. میخوان احساس کنن ارزش دارن و براشون ارزش قائل میشه. اونها وقت ما رو میخوان. میخوان کمکشون کنیم رشد کنن. ممکنه گاهی انتخابهای اشتباهی کرده باشید. شاید چون آدمها رو بر اساس نفع خودتون انتخاب کردین نه به خاطر اینکه واقعاً چیزی که شما باور دارین رو باور دارن. چون رزومهشون عالیه، برای بزرگترین رقیبتون کار کردن، میدونی چطور کسب و کار بسازن، استخدام شدن ولی هیچوقت فرصت اینو نداشتی که بشناسیشون، ببینی کی هستن و چطور باهاشون باید کنار بیای. نمیدونی که از نظر فنی مناسب هستن یا نه. پس این یه استخدام خودخواهانه بوده.
اگه یه نفر بگه همه همیشه از من چیزی میگیرن، همه همیشه از من سوءاستفاده میکنن، با هر کی همکاری میکنم دلسوزانه کار نمیکنه و من در همه روابطم شکست میخورم و من همیشه در جواب این حرف این رو میگم که تنها عامل مشترک این روابط شکستخورده و این تجربهها «تویی». شاید بهتره یکم بهش فکر کرد.
شاید توی کوتاهمدت بشه زد تو سر مردم و باهاشون مثل عدد برخورد کرد و سود هم کرد ولی توی طولانیمدت این فرمول جواب نمیده.
شاید چیزی که دربارهاش صحبت میکنم ایدهآلگرایانه ست ولی هر بار جواب میده. اگه میخوای کسب و کاری بسازی که سریع رشد کنه حرفهایی که زدم رو نادیده بگیر، اگه میخوای کسب و کار پایداری بسازی، کسب و کاری که دوام بیاره و حتی از خودت هم بیشتر پابرجا باشه، مهمترین چیز اینه که بهگونهای با همکارهاتون و کارمندهاتون رفتار کنید که اونها هر روز بیشتر تلاش کنن چون نمیخوان شما رو ناامید کنن. میخوان شما بهشون افتخار کنین. میخوان به شما ثابت کنن که زمانها، انرژیها و هزینههایی که بابتشون صرف کردید و اعتمادی که بهشون کردید ارزشش رو داره. این رابطه دوطرفه و اعتماد متقابل مثل هر نوع رابطهای، یه شبه اتفاق نمیافته ولی وقتی اتفاق بیافته احساس فوقالعادهایه. با یوکن همراه باشید تا توضیحات کامل سایمون سینک در این باره را بشنوید.