برای کسانی که میخواهند کار اداری خستهکننده ی خود را کنار گذاشته و رویای خود را دنبال کنند، نوشتن طرح کسب و کار یا بیزینس پلن، اولین گامی است که باید بردارند. یکی از حیاتیترین مولفههای طرح کسب و کار شما، استراتژیهای بازاریابی است. در اکثر مواقع، مردم تفکر یکسانی درباره ی تمامی مولفههای بااهمیت ندارند؛ برای مثال به بخش اهداف بلند مدت یا صورت جریان وجوه نقد توجه ویژه ای دارند، اما نگاه سطحیتری به موارد با اهمیت دیگر دارند. در ادامه با یوکن همراه باشید.
در برخی شرایط نیز انرژی و زمان زیادی را برای تدوین بخش بازاریابی، ارتقا و موقعیت شغلی اختصاص میدهند، اما بخشهایی همچون مطرح کردن ایدههای بزرگ خود را نادیده میگیرند.
مشکل بزرگی که باعث بروز چنین خطاهایی میشود این است که بیشتر کارآفرینان، تجربهی بازاریابی ندارند. شاید یک تاجر قهار باشند و یک مشاور مالی یا یک نویسنده با استعداد باشند، اما اصلا بازاریابان خوبی نیستند. برخی از افراد نمیدانند که برنامه ریزی برای یک استراتژی بازاریابی منسجم، چه تاثیری را در موفقیت آیندهی کسب و کار آنها خواهد داشت. افراد دیگری نیز وجود دارند که به اهمیت آن پی برده اند، اما نمیدانند که گام اول کدام است.
دلیل اهمیت این موضوع: فرقی نمیکند که محصول یا خدمات شما تا چه اندازه کارگشا و مبتکرانه است، اگر مردم اطلاعات درستی از محل توزیع آن نداشته باشند، نمیتوانند آن را پیدا کنند.
مولفهی بازاریابی در طرح کسب و کار شما باید مبحث بودجهبندی به فراخور زمان را در بر داشته باشد؛ البته اگر منابع مالی و انجام دادن کارها را خودتان به عهده دارید. شما به یک جدول زمانی و وب سایت حرفهای نیاز دارید؛ وب سایت شما باید بتواند که بازدید کننده را به خود جذب کرده و روند کسب اطلاعات دربارهی نوع فعالیت، محصول و خدمات شما را آسان تر کند. علاوه بر این، اگرمحصولاتی را برای خرید ارائه میدهید، باید پروسهی خرید را در دسترس قرار داده و روند سادهای را برای آن در نظر بگیرید.
در ادامه با موارد بیشتری آشنا میشوید که هنگام تدوین برنامههای بازاریابی در طرح کسب و کار باید به آنها بپردازید:
پیام من چیست؟
پیام شما باید چیزی بیشتر از «محصول من فوق العاده است» باشد. محصول ابداعی شما چه مشکلاتی را برطرف میکند؟ اگر از حرفهایهای صنعت هستید، مشخص کنید که چه ارزش و خدماتی را ارائه میدهید؟ چه چیزی میان شما و رقیبهایتان تفاوت ایجاد میکند؟
مخاطب من کیست؟
شما باید مخاطبان بالقوهی خود را در حال گسترش و بیشتر از چیزی که هست بشناسید. برای مثال، یک قهوهجوش کوچک و کمجا میتواند بک ابزار خوب برای دانشجویی باشد که در خوابگاه زندگی میکند؛ این دانشجو همان مخاطب اولیهی شماست. اما والدین او که در جمعآوری لوازم و مرتب کردن اتاق به او کمک میکنند نیز احتمالا به مخاطبان ثانویهی شما تبدیل خواهند شد. اگر آنها نیز در حال نقل مکان به یک خانهی کوچکتر باشند، این احتمال وجود دارد که به محصول شما نیاز داشته باشند. این محصول برای هر کسی که فضای بزرگی را در اختیار ندارد، مناسب است.
رسانههای مناسب برای کمپینهای برقراری ارتباط عمومی کدامند؟
شبکه های اجتماعی برای بازاریابی محصولات فیزیکی بسیار مناسب هستند؛ چرا که فرومهای آنلاین توانست جوامعی را بر حسب علاقهمندیهای مشترک میان آنها تشکیل دهد. گفتگوهای تلویزیونی که در طول روز پخش میشود، خانمهای خانهدار را به عنوان مخاطب خود میشناسد. بیشتر خوانندههای روزنامه در حال حاضر، از 55 سال به بالا هستند. به محض اینکه مخاطب مورد نظر خود را انتخاب کردید، باید تشخیص دهید که چه چیزهایی را نگاه میکنند، به چه چیزهایی گوش میدهند، میخوانند یا به صورت آنلاین انجام میدهند؛ در مرحلهی بعد باید پیامهای خود را به فراخور مخاطبان، شخصیسازی کنید.
بودجهی من چقدر است؟
زمانی که به این سوالها پاسخ دهید، باید بدانید که چه حجمی از بازاریابی را خودتان میتوانید انجام دهید و تا چه اندازهای به کمک دیگران احتیاج دارید. اگر کنترل همه چیز را خودتان به عهده دارید، بری انجام کارهایی مثل فعال نگه داشتن وب سایت با پستهای جدید، پست کردن محتوا در شبکههای اجتماعی و گسترش آنها از طریق رسانههای قدیمی مثل روزنامه، رادیو و تلویزیون، زمان مورد نیاز برای آنها را بودجهبندی کنید. اگر میخواهید بازاریابی را به حرفه ایهای این عرصه واگذار کنید، از طرح کسب و کار خود برای کشف هزینهها و جدولهای زمانی استفاده کنید و متناسب با آن، بودجهبندی کنید.
اگر در حال راه اندازی یک کسب و کار جدید هستید و یا اینکه تجارت فعلی خود را گسترش میدهید، باید بدانید که همه چیز از یک طرح کسب و کار منسجم آغاز میشود. بازاریابی در واقعبخش اساسی طرح کسب و کار است و همان چیزی است که کسب و کار را هدایت میکند.
سایر مطالب مرتبط با این مقاله را می توانید از لینک زیر دنبال کنید :
منبع: entrepreneur